شهر تهران به روایت آمار فعلی درگیر بحران جمعیت شده است. جمعیتی که برای آن آب، زمین، فضای فراغتی و دیگر نیازهای یک شهروند درنظر گرفته نشده و کیفیت زندگی در تهران را پایین آورده است. برخی از محلات تهران نیز از نظر جمعیتی تکمیل شدهاند و عبور از این محلات صرفا باعث گرفتن وقت و افزایش تنشهای عصبی است.
عبدالرضا گلپایگانی، معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران، درباره گزارش افزایش جمعیت تهران و عدم توان این شهر برای تحمل جمعیت بیشتر به «انتخاب» گفت: در بحث تغییرات مقررات شهرسازی و جمعیت پذیری تهران، باید دقت زیادی شود و با وسواس مورد تصمیم گیری قرار بگیرد. طرح جامع تهران که حاصل مطالعات چند رشته ای شامل ، مطالعات زیست محیطی، اجتماعی و جمعیتی، اقتصادی، رفت و آمد و ترافیک، کالبدی و معماری،توزیع خدمات و... بوده است . آنچه از این سند بیرون میآید، باید پاسخ دهندهی تمام دغدغههای شهرسازی باشد. در این سند، برای یک افق زمانی ، پیش بینیهای لازم صورت میگیرد؛ مثلا در سال 1405 سال افق طرح جامع تهران، از نظر جمعیتی مشخص شده است و برای همه بخشهای زیست محیطی، ترافیکی،معماری و کاربری و... نیز راهبرد و راهکار کلان داده است . اصول توزیع خدمات در شهر نیز مشخص شده تا کمک کند زندگی مردم آسودهتر شود و هویت محلات نیز حفظ شود و ارزشهای زیست پایدار برشمرده شده است.
وی در ادامه افزود: مشخصا در مورد سقف جمعیت پذیری در طرح جامع تهران جمعیت این شهر را برای سال 1405 نزدیک 9 میلیون و ششصد هزار نفر در نظر گرفته است و سقف جمعیت پذیری یک میلیون نفر بالاتر نوشتهاند. مثلا اگر برای یک میلیون نفر خانه خالی در شهر وجود داشته باشد، آن را به عنوان ظرف جمعیت پذیری در نظر میگیرند. پایش این جمعیت 9600000 نفر، قرار بوده در نهاد پایش و نظارت شهر تهران با حضور نماینده وزارت راه و شهرسازی ، شهرداری و شورای شهر تهران رصد شود، متاسفانه این نهاد سالهاست که تعطیل است ،البته شورای عالی شهرسازی و معماری در سالهای گذشته بر کنترل تحولات نقش آفرینی داشته است و امیدوارم همچنان تداوم داشته باشد. در سند طرح جامع مقرر بوده است که هر 5 سال اصول طرح جامع پایش و رصد شود و اگر انحرافاتی وجود دارد سعی در اصلاح آن داشته باشند.
معاون اسبق شهرسازی شهرداری تهران درباره تکمیل جمعیت تهران برای چند سال آینده اشاره کرد: در سال 95 یک آمارگیری سراسری صورت گرفته است، وقتی آن آمارگیری را با توجه به رویدادهای جمعیتی در سال 1400 مرکز آمار به روز کرد، جمعیت تهران در آغاز سال 1400 بیش از 9600000 نفر بود. یعنی در سال 99 جمعیت تهران به افق سال 1405 رسیده بود. توزیع این جمعیت در شهر نیز در طرح جامع نسبت به خدمات شهری آمده است. طبق آمار سال 95 خانه های خالی شهر تهران 300 هزار واحد مسکونی بوده است. یعنی ظرفیت یک میلیون جمعیت در خانه های خالی وجود داشته است. یعنی سقف و ظرف جمعیتی تهران در سال 99 تکمیل شده است.
او افزود: طبق مطالعات طرح جامع شهر تهران این سقف جمعیتی محاسبه شده است و کارشناسان جمعیتی محاسبه را انجام داده و در جلسههای کارشناسی تایید و به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری رسیده است. در شورای عالی نمایندگان همه وزارتخانه های مرتبط از جمله وزارت نیرو حضور دارند ، و درباره سقف جمعیت و چالشهای آن مباحث مختلفی را بررسی میکنند.
وی درباره بحران آب نسبت به جمعیت تهران بیان کرد: یکی از پارامترهای بسیار مهم در تهران بحث آب است. الان آب 4 رودخانه به تهران میآید، این آمار به اضافه ی ذخایر زیرزمینی شهر تهران است که از طریق چاه ها به شبکه تزریق می شود. قرار بود این 4 رودخانه به جمعیت 10 میلیونی پاسخ دهد اما اگر این جمعیت بیشتر شود بحث آب جدی تر میشود. وقتی آب 4 رودخانه به تهران می آید یعنی دشت طالقان و ورامین و شهریار و جاجرود و ... دچار مشکل می شود. الان در ورامین و شهریار موضوع فرونشست زمین کل سرزمین را دچار مشکل کرده است. حوزه جنوبی البرز به خاطر همین تراکم جمعیتی بالا در خود فرو می رود. تذکر های بسیاری در خصوص موضوع فرونشست از سمت سازمان نقشه برداری کشور به مدیریت شهری طی ادوار مختلف داده شده است. در جنوب غربی تهران سالانه چند سانتی متر فرونشست وجود دارد که اگر تشدید بشود کل زیرساختهای شهر دچار مشکل میشود.
گلپایگانی درباره چالشهای ترافیکی با وجود جمعیت 15 میلیونی تهران گفت: مشکل بعدی تهران این است که وقتی شما یک شبکه گذربندی طراحی میکنید برای پاسخگویی به نیاز رفت و آمدی جمعیتی مشخص است و بر مبنای استانداردهایی طراحی صورت میگیرد. شبکه فعلی برای 10 میلیون نفر جمعیت ساکن و 3 میلیون جمعیت غیر دایم که از پیرامون به شهر می آیند تهیه شده است؛ این شبکه دیگر برای 12 میلیون نفر ثابت و 15یا 16 میلیون پاسخگو نخواهد بود. نیتجتا به جای اینکه در روز مثلا یک ساعت در مسیر رفت و برگشت باشید، درگیر ترافیک 2 یا 3ساعته میشوید. این زمان درگیر در ترافیک روی اعصاب و روان و رفتار شما تاثیر میگذارد و شما در این شهر دیگر یک زندگی راحت ندارید. در بحث رفت و آمد به بحث آلودگی هوا نیز برمیخوریم. تهران با این حجم آلودگی ناشی از خودروی شخصی دیگر محل مناسبی برای زندگی نخواهد بود، اینها پیامدهای اتفاقاتی است که بخشی از آن به جمعیت برمیگردد.
وی افزود: توزیع خدمات در تهران یعنی توزیع فضاهای کار و فراغت و خدمات؛ در روزهای تعطیلی مردم تهران به ناچاری برای فارغ شدن از گرفتاری های شهر تهران از این شهر بیرون می زنند چون ظرفیت فضاهای فراغتی جوابگو نیست. در موضوع کالبدی و معماری آشفتگی چهره غالب شهر شده است ،مثلا شما وارد یک کوچه 8 یا 10 متری می شوید که ساختمان های 3-4-5 6-8-10 طبقه وجود دارد که به صورت بی نظم توزیع شده است.
گلپایگانی درباره تکمیل ظرفیت برخی محلات تهران بیان کرد: در کلانشهر های بزرگ دنیا اینطور نیست که هر کسی زمین بزرگتر داشت ساختمان بلند مرتبه بسازد. بلندمرتبه سازی باید مورد نظارت قرار بگیرد و بر اساس یک قاعده توزیع شوند. در دوره گذشته تصویب شد که بلندمرتبه سازی در کجا قرار بگیرد، اما مقررات تفصیلی رها شده است و به نهایت نرسید چون حس کردند اگر محدودیت هایی ایجاد کنند، آنگاه از رانت آن محروم می شوند. روان افراد از نظر ذهنی در این کالبد شهری بهم می ریزد. در دوره گذشته به تفکیک مناطق، مشخص شد که هر منطقه چه میزان جمعیت داشته باشد، مثلا منطقه 10-17 -14 از ظرف جمعیتی پیش رفته بودند. یا مثلا برخی نقاط منطقه 1 و 5,2,3 سقف جمعیتی آن ها پرشده است و برنامه هایی برای کاهش این جمعیت انجام شود.
گلپایگانی درباره افزایش آینده بحرانی تهران از نظر آب، جمعیت و فرونشست گفت: جمع بندی من همین است و با نظر شما موافق هستم. ما زمانی تهران را با پاریس و لندن و سئول مقایسه میکردیم اما الان تهران را باید با بمبئی و مکزیکوسیتی و داکا و کابل و ...پایتخت های کشور های فقیر مقایسه کنیم. کلاس تهران از نظر کیفیت زندگی روزبروز آسیب دیده تر می شود و باید این روند تا دیر نشده تغییر کند. این اتفاقات ناخوشایند و کوته بینانه پیامد ناگواری خواهد داشت و دیگر قابل جبران نیست. وقتی شما به یک ساختمان پروانه ساخت دادید و خدمات متناسب با آن شکل گرفت یک سرمایه ملی بسیج شده تا این تغییر به سرانجام برسد. دریاچه ارومیه اگر امروز از بین رفته حاصل 50 سال کارکرد پیرامونی دریاچه است، تهران هم آهسته آهسته با جمعیت بیشتر و خدمات کمتر مواجه می شود. برای عده ای هم در شمال شهر تهران رانت ایجاد شده است. بابت تراکم هایی که داده می شود، آن چیزیکه نصیب شهروندان می شود اصلا قابل قیاس با زیان های آن نیست.